پرش به محتوا

ارژنگ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • پارسی باستان
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ ارژنگ دارد

آوایش

[ویرایش]
  • /اَرژَنگ/

اسم‌خاص

[ویرایش]

ارژنگ (نام‌باستانی)

  1. نام کتاب مانی که دارای انواع نقش و نگار بوده و به موجب آن مانی ادعای پیغمبری داشت.
  2. نام چاهی که افراسیاب، بیژن را در آن زندانی کرد.
  3. نام یکی از مرزبانان ترکان در شاهنامه که در ساحل رودشهد با توس گلاویز و کشته شد.
    بدو گفت ارژنگ جنگی منم/ سرافراز و شیر درنگی منم «فردوسی»
  4. ارزشمند، مهم؛ اشاره به کسی که سخنان بیهوده بر زبان نمی‌راند و گفتارش ارزشمند است.

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. ارژنگ ممکن است در زبان معیار باستان به صورت ارژ - اَنگ قابل تجزیه باشد؛ که اشاره به شخص یا فردی بود که سخنان سنجیده بر زبان آوَرَد. مقابل آرواره‌لق.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/فرهنگ شمس