او
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /اِو/
ضمیر
[ویرایش]او
- ضمیر منفصل، سوم شخص مفرد، معمولا برای انسان، اوی، وَی.
- خطاب سوم شخص مفرد.
- (توهینآمیز): برای صدا زدن کسی بهکار میرود.
واکه
[ویرایش]- یکی از واکههای زبان فارسی مثال: صدای /او/ در «و» واژههای «رود» و «نور».
ریشه شناسی۲
[ویرایش]اسم
[ویرایش]ریشه شناسی۳
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- (سیوندی): آب.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-90-8