پرش به محتوا

ایلمع

از ویکی‌واژه
بانوی ایرانی در حال ریسندگی، علی‌ترین فرهنگ و تمدن باستان

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • [ایل/مَع]

اسم

[ویرایش]

ایلمع

  1. به زبان فارسی ایلمه هر یک دانه گره قالی یا فرش در گویش بهاری.
    ایلمع به دو بخش ایل - مع قابل تجزیه است و مفهوم باستانی آن اشاره به قبیله‌ای است که احتمالا مخترع صنعت فرش بودند.