تاج

فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
![]() |
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ تاج دارد |
آوایش[ویرایش]
- [تاج]، [tɒdʒ]
اسم[ویرایش]
تاج
- دیهیم، نخستین بار کیومرث آن را بر سر نهاد.
- چنین است آغاز و فرجام جنگ ..... یکی تاج یابد یکی گور تنگ
- کلاهی که به نشانه پادشاهی و فرمانروایی بر سر میگذارند، افسر.
- (جمع): کلاه ترک، ترک درویشان، کلاه قاب دوزی شده صوفیان.
- (استعاره): قسمت آشکار و مرعی دندان که از لثه خارج و از مینا پوشیده
- (مجازی): بلندمرتبه.
ریشهشناسی۲[ویرایش]
- عربی
- کلاه جواهرنشان که پادشاهان بر سر گذارند، افسر.
ریشهشناسی۳[ویرایش]
- هر چیز مانند تاج
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|