تیار
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- نیاهندوایرانی
آوایش[ویرایش]
- [تی/آر]
اسم[ویرایش]
تیار
- به مفهوم باستانی تاج، تاج مادی، کلاهی که در هزاره اول پ. م. ویژه مادها بود و بعدها پارسیان از ایشان اخذ کردند.
ریشه شناسی۲[ویرایش]
- تِیّاْر :(teyyar) در گویش گنابادی یعنی آماده کردن ، فراهم کردن ، انجام دادن کاری و پایان آن
قید[ویرایش]
- [تَیار]
- در گویش تونی؛ آماده.
ریشه شناسی۳[ویرایش]
- عربی
اسم[ویرایش]
- موج دریا.
- لاف زدن.
- متکبر و مغرور.
صفت[ویرایش]
- [تِ/یّ]
- مهیا، ساخته.
- مالش دادن، لوله ساختن تریاک.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- تاریخ ماد: ISBN 964-445-106-6
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|