پرش به محتوا

تیار

از ویکی‌واژه
پیشوای ماد با تیار

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • [تی/آر]

اسم

[ویرایش]

تیار

  1. به مفهوم باستانی تاج، تاج مادی، کلاهی که در هزاره اول پ. م. ویژه مادها بود و بعدها پارسیان از ایشان اخذ کردند.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]
  1. تِیّاْر :(teyyar) در گویش گنابادی یعنی آماده کردن ، فراهم کردن ، انجام دادن کاری و پایان آن

قید

[ویرایش]
  • [تَیار]
  1. در گویش تونی؛ آماده.


ریشه شناسی۳

[ویرایش]
  • عربی

اسم

[ویرایش]
  1. موج دریا.
  2. لاف زدن.
  3. متکبر و مغرور.

صفت

[ویرایش]
  • [تِ/یّ]
  1. مهیا، ساخته.
  2. مالش دادن، لوله ساختن تریاک.

منابع

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه