پرش به محتوا

خانم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

خان

ریشه لغت

[ویرایش]
  • اوستایی و پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /خانُم/

اسم

[ویرایش]

خانم

  1. (احترام آمیز): هنگام خطاب به زنان و دختران یا در صحبت کردن از آنان به کار می‌رود. مقابل آقا.
  2. دکتر کزازی در مورد واژه ی " خانم" می نویسد : ( ( خان به معنی معدن است ؛ آن را ریختی از کَن ، بُن ِ اکنون از کندن ، می انگارم . ریختی دیگر از آن خان می تواند بود که در خانیگ xānig پهلوی و " خانی " پارسی به معنی چشمه به کار برده شده است . ) ) ( ( زخاور بیاراست تا باختر پدید آمد از فرّ او کان زر ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 224. )

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • ترکی

اسم

[ویرایش]
  1. منسوب به خان، ارباب.
  2. زن بزرگ زاده.
  3. لقبی محترمانه برای زن‌ها. نامی مغولی است.[۱]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین

پانویس

[ویرایش]
  1. خانم ریشه ترکی دارد اما این اصطلاح از آذربایجان تا مغولستان نشر یافته نه بلعکس.