پرش به محتوا

درشمندگی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

در - شم - نده - گی

  1. توانایی محلول یا لایه‌ای از ماده در جذب تابش. به سخنی دیگر نسبت شدت نور تابیده بر محلول به شدت نور گذر کرده از آن در مقیاس لگاریتمی.

آوایش

[ویرایش]
  • /درشَمَندِگی/؛ SAMPA: /"darSamandegi

نویسه گردانی

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

درشمیدن

واژه‌های وابسته

[ویرایش]

درشمیدنی، درشمنده، درشمگر، درشم، باند درشمی، همگر درشم، خم درشم، آرنگ درشم، خطهای درشمی، میغ درشمی، بیناب درشمی، درشمایی، وابر درشمایی

بن مایه (مرجع

[ویرایش]

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵