پرش به محتوا

درشمیدنی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

در - شم - یدن - ی

  1. دارای توانایی جذب شدن.

آوایش

[ویرایش]
  • /درشَمیدَنی/؛ SAMPA: /"darSamidani

نویسه گردانی

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

درشمیدن

واژه‌های وابسته

[ویرایش]

درشمندگی، درشمنده، درشمگر، درشم، باند درشمی، همگر درشم، خم درشم، آرنگ درشم، خطهای درشمی، میغ درشمی، بیناب درشمی، درشمایی، وابر درشمایی

بن مایه (مرجع

[ویرایش]

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵