دری
ظاهر
مرارتی
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /دَری/
اسم
[ویرایش]دَری
- شکل نوین زبان فارسی از دوره ورود اسلام به ایران تا کنون. زبان دری.
- از کلمه دره یا دربار گرفته شده است که در زمان گذشته شعرا در دربار پادشاهان خود را از مناطق دری زبانها خواندند.
- (قدیم): زبانی دنباله زبان قدیم دری، که در عهد ساسانیان به موازات زبان پهلوی و پس از اسلام زبان رسمی و متداول ایران گردید.
- (عامیانه): سخنان ببهوده، حرفهای بیسروته.
صفت نسبی
[ویرایش]ریشه شناسی۲
[ویرایش]اسم
[ویرایش]دِرّی
- در گویش گنابادی یعنی ترکیدن ، سوراخ شدن ، منفجر شدن.
زبان دیگر
[ویرایش]- عربی
صفت نسبی
[ویرایش]دُرّی
- روشن، درخشنده،درخشان، تابان.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن