پرش به محتوا
منوی اصلی
منوی اصلی
انتقال به نوار کناری
نهفتن
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
جستجو
جستجو
ظاهر
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
ابزارهای شخصی
کمک مالی
ایجاد حساب
ورود
فهرست
انتقال به نوار کناری
نهفتن
بخش آغازین
۱
فارسی
تغییر وضعیت زیربخشهای فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
تغییر وضعیت فهرست محتویات
زشت
۸ زبان
العربية
Azərbaycanca
English
Français
Magyar
Kurdî
Malagasy
中文
سرواژه
بحث
فارسی
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
ابزارها
ابزارها
انتقال به نوار کناری
نهفتن
عملها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
عمومی
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد این صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
بارگیری کد QR
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
بارگیری بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
در پروژههای دیگر
ظاهر
انتقال به نوار کناری
نهفتن
از ویکیواژه
فارسی
[
ویرایش
]
ریشه لغت
[
ویرایش
]
پهلوی
آوایش
[
ویرایش
]
/زِشت/
صفت
[
ویرایش
]
زشت
دارای ظاهری ناخوشایند و نازیبا،
بدگل
؛
بدنما
،
ناپسند
؛ مقابل
زیبا
.
زشت هنگام صرف به صورت
زش
ادا میشود و این کلمه پسوند
ارزش
،
ورزش
و برخی اصطلاحات نادر است.
––––
برگردانها
[
ویرایش
]
ترجمهها
انگلیسی:
ugly
،
foul
ایتالیایی:
brutto
انگلیسی:
unhandsome
ungraceful
ungainly
unfavorable
uncouth
ugly
smoking room
pocky
offensive
nefarious
maladroit
invidious
ill favored
horrid
homely
hideous
heinous
heavy handed
hank
ham handed
ham fisted
gross
gash
fulsome
flagrant
fescennine
execrable
contumelious
black
bawdy
bad
backhand
awry
awkward
agley
abominable
abhorrent
uglify
smut
obscene
immoral
ignominy
hobgoblin
harridan
flagitious
disfigure
dirty
deform
bogle
beldame
beldam
vilification
swart
gorgon
blastie
looby
mandrill
euphemize
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
فرهنگ بزرگ سخن
ردهها
:
واژههای فارسی
صفتهای فارسی
صفتهای پهلوی
اصطلاحات با پیشوند زش