پرش به محتوا

شاه‌ایران

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • شاهنامه

آوایش

[ویرایش]
  • /شاهِ/ایران/

اسم مرکب

[ویرایش]

شاه‌ایران

  1. کنایه از منوچهر است که هنگام جلوس بر تخت سام نریمان وی را اینچنین توصیف می‌کند.[۱]
    پدر بر پدر شاه ایران تویی/ گزین سواران و شیران تویی «فردوسی»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس/ شاهنامه
  1. نکته مهم دو اصلاح سواران و شیران است که ممکن است کنایه از دو لشکر یا دو قوم بزرگ ایرانی باشد.‌ سواران با آریائیان و اسب پروران تطابق دارد.