شباهنگام
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه
[ویرایش]قید
[ویرایش]- هنگام شب
- ترا من چشم در راهم. شباهنگام،
- که میگیرند در شاخِ «تلاجن» سایهها رنگِ سیاهی
- وزآن دلخستگانت راست اندوهی فراهم
- شباهنگام. در آن دم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند
- در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
- گَرَم یاد آوری یا نه
- من از یادت نمیکاهم
- ترا من چشم در راهم.
- ―نیما یوشیج، شهرام ناظری
مرتبط
[ویرایش]- خطای لوآ در پودمان:links/templates در خط 68: attempt to call field 'getNonEtymological' (a nil value).