شباهنگام

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه[ویرایش]

قید[ویرایش]

الگو:fa-adv

  1. هنگام شب
    ترا من چشم در راهم. شباهنگام،
    که می‌گیرند در شاخِ «تلاجن» سایه‌ها رنگِ سیاهی
    وزآن دلخستگانت راست اندوهی فراهم
    شباهنگام. در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند
    در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
    گَرَم یاد آوری یا نه
    من از یادت نمی‌کاهم
    ترا من چشم در راهم.
    ―نیما یوشیج، شهرام ناظری

مرتبط[ویرایش]