پرش به محتوا

شرق

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /شَرق/

اسم

[ویرایش]

شرق

  1. سمتی که خورشید از آن برمی‌آید؛ اگر رو به شرق بایستی دست راستت رو به جنوب خواهد بود، مشرق، خاور.
  2. شِرَقْ: در گویش گنابادی صدای برخورد اعضای بدن در هنگام کتک کاری یا ضربه خوردن را گویند، چسپیدن ضربه، اثر کردن ضربه‌ای که زده شده.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین