عال
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /عال/
عال
- (فرهنگعوام): نژادی خاص از نژادهای کهن که چشمانی زاغ داشتند و دارند، اصولا در دوره اسلامی دعای آیةالکرسی معروف به دعای چشمزاغ برای خنثی کردن چشم زخم این جماعت نازل شده است.
- قدما عقیده داشتند چشم زاغ به هر چی یا هر کی نظر اندازد در آینده نزدیک نابود خواهد شد مانند نظر به کودک یا نظر به مزرعه و باغ؛ به همین مناسبت جهت بیاثر نمودن چشم زخم همیشه دعای مزبور تهیه لای پارچه سبز پیچیده در معرض دید آویزان مینمودند.
- به زبان فارسی بگیر، مصدر گرفتن در گویش بهاری.
صفت فاعلی
[ویرایش]- برافراشته.
کهن واژه
[ویرایش]- عال یا آل در زبان معیار باستان کلمهای خالص بوده؛ که چند تعبیر و ترجمه برای آن ممکن است. نخست فعل مضارع گرفتن به معنی بگیر؛ دوم به معنی ایل و تبار بوده و سه دیگر همان موجود خیالی که بوسیله رنگ چشم متمایز میشد، عالگؤز شاید همان چشمزاغ باشد
واژههای مشتق شده
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس