عال
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- گیرششده از بهاری: عٰال
آوایش
[ویرایش]- /عال/
اسم
[ویرایش]عال
- برافراشته.
- (فرهنگعوام): نژادی خاص از نژادهای کهن که چشمانی زاغ داشتند و دارند، اصولا در دوره اسلامی دعای آیةالکرسی معروف به دعای چشمزاغ برای خنثی کردن چشم زخم این جماعت نازل شده است.[۱]
کهنواژه
[ویرایش]- در زبان معیار باستان کلمهای خالص بوده، که در معنا با آل تفاوتی نداشته، هر دو اصطلاح به دو معنی، معنی نخست ایل و تبار و معنی دوم اصطلاح دستور بگیر از گرفتن بوده است.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس
پانویس
[ویرایش]- ↑ قدما عقیده داشتند چشم زاغ به هر چی یا هر کی نظر اندازد در آینده نزدیک نابود خواهد شد مانند نظر به کودک یا نظر به مزرعه و باغ؛ به همین مناسبت جهت بیاثر نمودن چشم زخم همیشه دعای مزبور تهیه لای پارچه سبز پیچیده در معرض دید آویزان مینمودند.