عون

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • عربی

آوایش[ویرایش]

  • /عُون/

صفت[ویرایش]

عون

  1. (جمع): اعوان، یاری، مساعدت، یاور، پشتیبان.

ریشه شناسی ۲[ویرایش]

مصدر متعدی[ویرایش]

  1. یاری کردن، کمک کردن.

زبان دیگر[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • بهاری

اسم[ویرایش]

عِون

  1. به معنی آرد، آردی که در آسیاب فرآوری شده و آماده خمیر و سپس نان باشد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین™