فن
ظاهر
(فَ نّ)
فَن واژهای فارسی به معنی راه و روش و شگرد و مهارتهای انجام کاری است.
این واژه در ادبیات کهن فارسی معنای سرود و آواز خوب نیز میدادهاست.
واژهٔ فن کوتاهشدهٔ فند است که در فارسی به همان معنای شگرد است و ترفند از آن ساخته شده به معنای «فن شگفتانگیز» (مقا: تردستی). فند دگرگونشدهٔ پند[۱] و معنای اصلی پند در فارسی (بهویژه در پارسی میانه) راه و روش است.
واژهٔ فارسی فن به زبان عربی راه یافته و با جمعِ فنون در فارسی نیز استفاده شدهاست. در عربی فن را بیشتر در همان معنای قدیم فارسیاش، یعنی هنر و آوازهخوانی، بهکار میبرند. مشتق دیگرِ عربیواری از این واژه، یعنی تفنن (آوازها و روشهای گوناگون)، در فارسی در معنای تفرج بهکار میرود.[۲]
فن در فارسی این ترکیبات استفاده میشود:
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- رتقا
اسم
[ویرایش]- آگاهیهای مربوط به صنعت یا علم.
- حال، گونه.
- راه، روش.
- سرود طربانگیز.
- در فارسی، حیله، نیرنگ، چاره.
جمع
[ویرایش]- فنون و افنان.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ فارسی معین
برگردانها
[ویرایش]- فن دگرگونشدهٔ «پند» است که به زبان عربی رفته و فن، فنون، و فَنّان از آن ساخته شدهاست.
|
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- technique
- technic
- sniffle
- fraud
- art
- typography
- trick
- telegraphy
- technology
- technologist
- technician
- technical
- tactics
- tactic
- stylistics
- stock in trade
- statistics
- sniffy
- sniff
- showmanship
- poetry
- oratory
- natation
- know how
- homiletics
- gin
- dramatics
- didactics
- critique
- colouration
- coloration
- architectonics
- theatrics
- technocracy
- swordplay
- strategy
- statistician
- rocketry
- planography
- jack of all trades
- household art
- flying mare
- dramaturgy
- cosmetic
- avigation
- assorted
- aeromechanics
- acquirement
- technological
- stagecraft
- pyrotechnic
- polychromy
- pedagogy
- orthoepy
- metallurgy
- horology
- graphic
- dramaturgic
- zootechnical
- karate
- judo
- dietetics
- chiropody
- zootechny
- zootechnics
- strategist
- stoicheiometry
- metallurgical
- layman
- chiropractic
- toreutics
- aeroballistics
- pastiche
- nomenclature
- architectonic
- tomography
- avionics
- logistics
منابع
[ویرایش]- لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ فن.
- مقدم، محمد، «چند نمونه از متن نوشتههای فارسی باستان»، در: نشریهٔ ایرانکوده، شمارهٔ ۴، تهران: سازمان انتشارات فرَوَهْر، چاپ دوم: مهرماه ۱۳۶۳، ص۴۶.