پرش به محتوا

قلق

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /قِلِق/

اسم

[ویرایش]

قِلِق (گفتگو)

  1. شیوه، شگرد. مجاز خلق و خو. بدقلق.
  2. عادت مخصوص، خوی و خصلت.

اسم مصدر

[ویرایش]

قَلَق

  1. بیقرار، اضطراب، ناآرام. بیقراری، ناآرامی.

اسم

[ویرایش]

قُلُق

  1. رشوه، ربا.
    این حق‌الزحمه‌ای که حکام از ارباب رجوع دریافت می‌کردند باقتضای زمان، اسامی گوناگون داشت و آنرا بنام رسوم، قلق، حساب، پیشکش، تحفه، هدیه می‌خواندند. «خداوند الموت»



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین