مشهور
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /مَشهور/
صفت
[ویرایش]صفت
- شناخته شده، معروف، دارای شهرت، پرآوازه، نامور.
- مشهور ممکن است در زبان معیار باستان به دو قسمت مَش - هور قابل تجزیه باشد و کنایه از فرد یا افرادی از نژاد هوری بودند که بوسه از آنها گرفته میشد، یا به عبارتی اهل عشق و صفا بودند.
مترادفها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین