مهر
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
![]() |
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ مهر دارد |
آوایش[ویرایش]
- [مهر]
فعل[ویرایش]
مهر
- محبت، خوبی، دوستی و عشق، مهربانی.
- ز بانگ تبیره زمین و سپهر ..... بپوشید کوه و بیفگند مهر
- هفتمین ماه سال خورشیدی (شمسی).
- نخستین ماه سال هخامنشی
- یکی از ایزدان ایرانی. ایزد میترا، میتره، میثره
- آفتاب، خورشید.
- نام روز شانزدهم از ماه مهر که ایرانیان جشن مهرگان را در این روز بر پا میدارند.
ریشهشناسی ۲[ویرایش]
- عربی
- نگین، خاتم.
- کابین، مهریه.
- قطعهای گل پخته که نمازگزاران شیعه هنگام سجده پیشانی خود را روی آن میگذارند.
- (مُ): آلتی از جنس فلز یا لاستیک که روی آن اسم شخص یا بنگاهی را نقش میکنند و از آن به جای امضاء در پای نامهها و قراردادها استفاده میکنند. ؛ ~و موم کردن الف - بستن چیزی از طریق موم چسباندن به در آن و بعد مهر زدن به موم به طوری که به جز فرد مورد نظر کسی نتواند در آن دست ببرد و آن را باز کند. ب - ضبط اموال متوفای مدیون یا مجرم از طرف مراجع قضایی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5
برگردانها[ویرایش]
Translations