پرش به محتوا

نیمروز

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • [نیم/روز]

اسم مرکب

[ویرایش]

نیمروز

  1. ظهر، میان روز، وسط روز.
  2. نام پرده‌ای از موسیقی
  3. جنوب

ریشه‌شناسی ۲

[ویرایش]

جای نام

[ویرایش]

نیمروز

  1. نام قدیم سیستان. در شاهنامه نام شهری است که به قوم زابلی تعلق دارد و احتمالا مرکز سیاسی زابل یا سیستان بوده و نخستین رئیس آن از جانب منوچهر سام است سپس زال.
    چو آمد به نزدیکی نیمروز ..... خبر شد ز سالار گیتی فروز

منابع

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه