پرش به محتوا

هم

از ویکی‌واژه

سلام

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

حروف زاده



هم

  1. همچنین.
  1. بر سر
  2. آید و به معنی مشارکت و همراهی دو یا چند شخص یا دو یا چند چیز در امری به کار می‌رود.
  3. در ترکیبات پیشوند اشتراک است: هم اتاهمدل.

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

اسم مصدر

[ویرایش]

هَمّ

  1. اندوه، حزن؛ جمع هموم.
  2. قصد، اراده. آن چه بدان قصد کنند.

استعاره

[ویرایش]
  1. هم و غم فرق بین هم و غم اصلاً در آن است که هم اندوه آینده‌است و غم اندوه گذشته و موجود.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن