هما

فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
![]() |
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ هما (پرنده) دارد |
آوایش[ویرایش]
- /هُما/
اسم[ویرایش]
هما
- پرندهای افسانهای که به باور قدما اگر سایهاش بر سر کسی بیفتد آن شخص سعادتمند میشود.
- نامی است از نامهای زنان.
واژههای مشتق شده[ویرایش]
زبان دیگر[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- نیاهندوایرانی
صفت[ویرایش]
هَما
- (قدیم): اهل بوسه، اهل عشق و عیاشی، احتمالا اشاره به جنسی از مؤنث بوده، شاید هم قبیلهای زیبا به این صفت شهره بودند مانند پریان، پارسیان.
- هَما از یک حرف و یک کلمه تشکیل شده که هَ پاسخ مثبت بجای بلی در زبان فارسی است. ما به معنی ماچ یا بوسه است و ما صفتی بوده که به یکی از اقوام ایرانی داده شده ممکن است منظور ماد باشد ولی چند گروه قومی دیگر مانند تات و کرمانشاه هم جزء این صفت ممکن است قرار گیرند.
واژههای مشتقشده[ویرایش]
––––