نتایج جستجو

فارسی:

  • (~. وَ دَ) جلوی جریان چیزی را گرفتن. مقاومت نشان دادن و ماندن در جایی. فرهنگ لغت معین...
    ۲۵۶ بایت (۱۷ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۴۵
  • می‌کشند. فرانسوی تور نازک و لطیف که برای بستن زخم به کار می‌رود. پدالی که در جلوی اتومبیل و در پیش پای راننده قرار دارد و با فشار دادن بر آن بنزین بیشتری به...
    ۳ کیلوبایت (۱۱۱ واژه) - ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۱۵
  • لغت‌نامه دهخدا قسمت جلوی گردن، مجرای غذا و هوا در درون گردن، حل لوله یا مجرای باریکی که یک مخزن را به دهانه پیوند می‌دهد (فنی) ؛ ~پیش چیزی (کسی) گیر کردن (کن...
    ۲ کیلوبایت (۱۱۸ واژه) - ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۰
  • (مُ قَ دَّ مِ) عربی مقدمة اول چیزی. قسمت جلوی لشکر. حادثه، واقعه. آغاز، شروع کار. فرهنگ لغت معین (مُقَدَمه) اول از هر چيزي و جزء پيشين و نخستين از هر...
    ۱ کیلوبایت (۷۸ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۴
  • کشیدن، شکار کردن، شناسایی کردن (با مفعول، بدون کاربرد، محاوره‌ای) کسی را جلوی رویش ریشخند کردن، زیر سوال بردن عبارت‌های گرفته شده از فعل "smoke" به رنگ...
    ۶ کیلوبایت (۴۱۹ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۱
  • در بحث:رسول غفاری زاده بیفزایید. اما اگر با معیارهای حذف سریع مطابقت کند، جلوی حذف واژه را نمی‌گیرد. برچسب حذف سریع را هم برندارید. با تشکر از مشارکت‌هایتان...
    ۵ کیلوبایت (۵۳۲ واژه) - ‏۲۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۳