پیش
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /پیش/
اسم
[ویرایش]پیش
- مکانی معمولاً به فاصله کمی از کسی یا چیزی در جهت رویِ او یا آن. مقابل پس.
- یکی از سه حرکت حروف، ضمه،
- پِیْش: در گویش گنابادی یعنی زمان گذشته، جلوی رو، پوش کتاب یا جزوه، روانداز وسایل برای حفظ آنها از گرما یا خاک.
صفت مرکب
[ویرایش]- آنکه پیش از دیگران به کاری دست بزند.
قید
[ویرایش]- جلو، قبل، قدام. پس، بعد.
حرف اصافه
[ویرایش]- نزد. سوی، طرف.
پیشون
[ویرایش]
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین