پرش به محتوا

پیش

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /پیش/

اسم

[ویرایش]

پیش

  1. مکانی معمولاً به فاصله کمی از کسی یا چیزی در جهت رویِ او یا آن. مقابل پس.
  2. یکی از سه حرکت حروف، ضمه،
  3. پِیْش: در گویش گنابادی یعنی زمان گذشته، جلوی رو، پوش کتاب یا جزوه، روانداز وسایل برای حفظ آنها از گرما یا خاک.

صفت مرکب

[ویرایش]
  1. آنکه پیش از دیگران به کاری دست بزند.

قید

[ویرایش]
  1. جلو، قبل، قدام. پس، بعد.

حرف اصافه

[ویرایش]
  1. نزد. سوی، طرف.

پیشون

[ویرایش]
  1. پیشاپیش.
  2. همچنین پورواUnipers: piš



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین