گئوچنگ

از ویکی‌واژه
عصای بدام انداختن

فارسی[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  • بهاری

آوایش[ویرایش]

  • /گئو/چنگ/

اسم[ویرایش]

گئوچنگ

  1. در دنیای قدیم ایرانیان، گئوچنگ عصای پیری نبوده بلکه ابزاری بود که چوپان یا هر فرد دیگر برای بدام انداختن و مهار گاو، اسب و یا هر حیوان اهلی دیگر بکار می‌برد. چنگ به زبان معیار باستان، ترجیحا مهار بوده.
    گئووچنگ به لهجه‌های ترکی، آذری و دیگر لهجه‌های هم خانواده گئوچانگ صرف می‌گردد.
    ئو گئوچنگه وَ مَنَه گئورم‌ ما.
    اون عصا را بده ببینم ها.
  2. گئو به صورت گَو یعنی زورگاو در شاهنامه محفوظ مانده مثلا گَو اسفندیار یعنی پهلوان اسفندیار. در دوئل تن به تن هنگام شاخ به شاخ شدن گَو می‌توانست حریف را تا فاصله حیرت‌آور به عقب براند.

مترادف‌ها[ویرایش]