گرشاسپ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- شاهنامه
آوایش
[ویرایش]- /گرشاسپ/
اسمخاص
[ویرایش]گرشاسپ
- در دو برهه تاریخی از گرشاسپ در شاهنامه یاد میشود بار اول پهلوانی است که فقط شیداسپ و بیوراسپ پیش از او حضور دارند. او نخستین پیشوای زابلیان و متحد فریدون پادشاه ایران بشمار میرود.
- بار دوم گرساسپ فرزند زِو است که ۹ سال بر سربر سلطنت ایران نشسته است. او نیز باید از شاهکان ایرانی-عبری بوده باشد.
- پسر بود زِو را یکی خویش کام/ پدر کرده بودیش گرشاسپ نام «فردوسی»
کهنواژه
[ویرایش]مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- شاهنامه/ فرهنگ شمس