پرش به محتوا

حلوا

از ویکی‌واژه
حلوای شب جمعه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /حلواء/

اسم

[ویرایش]

حلوا

  1. خوراکی که به وسیله آرد، روغن، شکر و مواد دیگر تهیه کنند و در عصر پنجشنبه در گورستان خیرات اموات و گذشتگان نمایند.
    حلوا ممکن است یکی از کهن‌ترین یافته ایرانیان باشد و در گذشته بجای شکر، از شیره انگور برای شیرینی آن استفاده می‌شد.

استعاره

[ویرایش]
  1. حلوای کسی را خوردن کنایه: از شاهد مرگ او بودن.
  2. حلوا حلوا کردن کنایه از: عزیز و گرامی داشتن.

مترادف‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین