حلوا
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /حلواء/
اسم
[ویرایش]حلوا
- خوراکی که به وسیله آرد، روغن، شکر و مواد دیگر تهیه کنند و در عصر پنجشنبه در گورستان خیرات اموات و گذشتگان نمایند.
- حلوا ممکن است یکی از کهنترین یافته ایرانیان باشد و در گذشته بجای شکر، از شیره انگور برای شیرینی آن استفاده میشد.
استعاره
[ویرایش]- حلوای کسی را خوردن کنایه: از شاهد مرگ او بودن.
- حلوا حلوا کردن کنایه از: عزیز و گرامی داشتن.
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین