پرش به محتوا

چپ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /چَپ/

اسم

[ویرایش]

چپ

  1. ویژگی سمتی که وقتی رو به شمال می‌ایستیم، در غرب واقع می‌شود، مقابل راست.
  2. چشمی که انحراف دارد، لوچ، دوبین، احول، کج، ناراست. طرف چپ، سمت چپ. واژگون، کسی که با دست چپ کار می‌کند.
  3. اصطلاحی سیاسی و آن عنوانی است برای تمام کسانی که در مرام‌های سیاسی خود خواستار دگرگونی‌ها و تحولات انقلابی و تند می‌باشند.

صفت

[ویرایش]
  1. واژگون، واژگون شدن اتومبیل، چپ کردن ماشین.
  2. کسی که با دست چپ کار می‌کند، چپ دست.
  3. چِپَ: در گویش گنابادی به معنای برعکس و برخلافِ هم میباشد.

استعاره

[ویرایش]
  1. چپ افتادن با کسی کنایه از: با کسی بد شدن.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین