آهنیستن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

آهن + ـیستن

مصدر گذرا[ویرایش]

  1. ساختن چیزی با آهن:
    طرح گل هه را آهنیستم.
    از روی نقشه هه یه قایق اسباب‌بازی خشگل آهنیستم.

صرف فعل[ویرایش]

آهنیستن [آهَنیسْتَنْ]