امر

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • عربی

آوایش[ویرایش]

  • /اَمر/

اسم[ویرایش]

امر

  1. از موضع برتر خواستن از کسی که کاری انجام دهد؛ خواستن مافوق از زیردست که کاری انجام دهد. حکم، دستور، فرمان دادن. مفردِ اوامر.

کنایه[ویرایش]

  1. امر و نهی کردن کنایه از: کسی را به اطاعت از خود واداشتن.

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]


برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ فشرده انگلیسی به فارسی