امر
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /اَمر/
اسم[ویرایش]
امر
- از موضع برتر خواستن از کسی که کاری انجام دهد؛ خواستن مافوق از زیردست که کاری انجام دهد. حکم، دستور، فرمان دادن. مفردِ اوامر.
کنایه[ویرایش]
- امر و نهی کردن کنایه از: کسی را به اطاعت از خود واداشتن.
واژههای مشتق شده[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ فشرده انگلیسی به فارسی