آخوند
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /آ/خوند/
اسم[ویرایش]
آخوند
- واعظ، شیخ، مفتی، روحانی، آیتالله، ملّا، معلم مکتبخانه گونههای دیگر مفهوم آخوند هستند.
- پیشوای مذهبی.
- آن صفحه 208 چاپ سوم کتاب فرهنگ فارسی به پهلوی نوشته دکتر بهرام فره وشی است
پانویس[ویرایش]
واژههای مشتق شده[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ فارسی به پهلوی