پرش به محتوا

آذین

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آذِین/

اسم

[ویرایش]

آذین

  1. آنچه برای زینت و آرایش دادن بکار می‌برند. زیور، زینت، زیب. تزیین.
  2. (قدیمی): رسم، قاعده، قانون. آیین.
  3. (قدیمی): غرفه و جایگاه‌های آراسته و مزین در جشن‌های.

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • آذین/

اسم

[ویرایش]

آذین

  1. مترادف کَم، ناچیز در زبان فارسی که همراه با ربط به مخاطب است.
    آذین بِزِمْ چه چؤخ دِ.
    کمِت واسه ما زیاده.