پرش به محتوا

آزمای

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آزِمای/

اسم مرکب

[ویرایش]

آزمای

  1. بن مضارع آزمودن، جزء پسین بعضی از کلمه‌های مرکب، به معنی آزماینده. بخت‌آزمای، جنگ‌آزمای، زورآزمای.
    آزما و آزمای ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آز - ما یا مای قابل تجزیه باشد؛ که احتمالا پسوند ما و مای به قوم ماد منتسب و شاید با قوم آذر یا آذری مرتبط باشد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/فرهنگ شمس