آغبانو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /آغ/بانو/
اسم مرکب
[ویرایش]آغبانو
- مترادف زن یا عروس سفید، خانم، ملکه.
- گیس از زیر چارقد آغبانو ... بیرون افتاده بود. «جمالزاده.
کهن واژه
[ویرایش]- آغبانو ممکن است به زبان معیار باستان به دو یا سه بخش قابل تجزیه باشد. نخست آغ - بانو به معنی زن سفید، خانم سفید. دوم آغ - با - نو که توجه مخاطب به زنی است که نو است، تمیز یا پاکیزه است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس