آگن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- زبان معیار باستان
آوایش
[ویرایش]- /آ/گَن/
اسم مرکب
[ویرایش]آگن
- (قدیم): بن مضارعِ آگندن، نیز آگندن.
کهن واژه
[ویرایش]- آگن ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش آ - گَن قابل تجزیه باشد؛ که مفهوم کلی از اصطلاح فوق فردی از تبار سفیدپوست شاید آریایی گند صفت بوده است.[۱]
پانویس
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس