احمق

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه شناسی[ویرایش]

  • عربی

آوایش[ویرایش]

  • [اَح/مق]

صفت[ویرایش]

احمق

  1. کم عقل، بی‌خرد، نادان‌. مرد بی‌عقل، کم‌خرد، ساده‌لوح، در فارسی کودن، گول، دبنگ، دنگ، دنگل، کردنگ، کردنگل، کهبل، دند، کالیو،اسکل به این معانی گفته‌شده‌است.
    احمق ممکن است معرب آه مغ باشد یعنی کسانی‌که دچار نفرین مغان می‌شدند به چنین وضعی می‌افتادند.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]