احمق
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- [اَح/مق]
صفت[ویرایش]
احمق
- کمعقل، بیخرد، نادان. مرد بیعقل، کمخرد، سادهلوح، در فارسی کودن، گول، دبنگ، دنگ، دنگل، کردنگ، کردنگل، کهبل، دند، کالیو، اسکل به این معانی گفته شدهاست.
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ فارسی معین
- فرهنگ بزرگ سخن: ISBN 964-6961-90-8