الهه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- [اِئل/آهِه]
قید
[ویرایش]الهه
- این کلمه به صورت الاهه نیز انشاء میشود ولی ذات هر دو کلمه یک مفهوم دارد.
- الهه پیش هر چیز یک آیین زشت بوده از گذشتههای دور تا به امروز و تا آینده نامعلوم. رسم بر این بوده همیشه در خانواده و حتی خاندان یا قبیله یکی از فرزندان معصوم آغ شود و وقتی آغ شد از خانواده طرد و در جامعه سرگردان میگردد. الهه از اینجا نشعت میگیرد فرد آواره بی سبب یا با سبب مستوجب آه و نفرین ائل یعنی ایل و تبار گشته است.
- معبود، مار بزرگ، خورشید.
ریشهشناسی۲
[ویرایش]- عربی
اسم
[ویرایش]- مؤنث اله.
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|