پرش به محتوا

انگشتری

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَن/گُشتری/

اسم

[ویرایش]

انگشتری

  1. منسوب به انگشتر؛ حلقه‌ای معمولا فلزی در انواع نگین‌دار و بی‌نگین، که برای زینت در انگشت دست می‌کنند.
    همم داد دادی و هم داوری/ همم تاج دادی، هم انگشتری «فردوسی»
  2. حلقه‌ای از زر یا سیم یا فلز دیگر و یا از سنگ‌های کریمه که در انگشت کنند.
  3. به زبان لکی: کلکاوینه.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]