پرش به محتوا

جدی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • [جِد/دِی]

صفت‌نسبی

[ویرایش]

جدی

  1. ویژگی سخن، عمل، یا رفتاری که دارای هدف، ارزش، و اهمیت، و مستلزم دقت و توجه است؛ مفابل شوخی.
  2. ویژگی آن‌که کمتر شوخی می‌کند و رفتارش معمولا خشک و بدون ملایمت است‌.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]

جُدَی

  1. بزغاله، برج دهم از بروج دوازده گانه.
  2. هزاره برانگیخته شدن زرتشت،
  3. ستاره قطبی، ستاره‌ای در انتهای دُم خرس کوچک با اختلاف کمتر از ۱ درجه از محل واقعی قطب شمال. میخگاه، سپاهبد و سپاهبدان هم گفته شده.
  4. (اخترشناسی): جُدَی ّ. جَدی . و آن همان ستاره‌ی معروف است که ریاضی‌دانان به جهت امتیاز بین آن و برج جدی آن را بضم جیم و فتح دال خوانند. و آن مقدم‌ترین و بزرگ‌ترین ستاره از بنات‌النعش صغری و دو ستاره‌ی دیگر میان آن و نعش فاصله است. و آن را نجمةالقطب نیز گویند و آن کوکبی است که بر طرف ذنب دب اصغر است و از دلائل قبله یکی او است که نزدیک‌ترین کوکبی است به قطب شمالی. از کواکب مرصوده است و آن را مداری است بر گرد قطب بروج به حرکت خاص او، یعنی حرکت فلک کواکب ثابته و این از مدارات عرضی است و هرگز مختلف نشود بعد از این کوکب از قطب بروج

مترادف‌ها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]