دنگداله
ظاهر
نام زبان
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- ایرانی
آوایش
[ویرایش]- [دَنْگِدالِ] یا [دَنْگَدالِ]
اسم
[ویرایش]دنگداله
- آبی که در فروریختن از جای بلندی یخ بسته باشد مانند یخ زیر ناودان.
- به معنی دنگاله است که یخ زیر ناودان و امثال آن باشد. دنگاله و گلفهشنگ.
مثال
[ویرایش]- مثال: خلم از دماغ و بینی من تا به پشت پای -- گشته ست دنگداله ز سردی و از خمار (از انجمن آرا)