پرش به محتوا

طرح

از ویکی‌واژه

(طَ)

فارسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

واژه‌ی طرح در عربی برابر با واژه‌ی افکند در پارسی است و گویای پایه ریزی دانش و بیرون ریختن اندیشه خود است. در زبان پهلوی و در گویش کنونی بختیاری و لوری وستن-وندن برابر با افتادن-افکندن می‌باشد که وستن رخ گذشته و وندن رخ اکنون آن است. وست به چم افکند-افتاد و گذشته‌ی وستن می‌تواند جانشین طرح شود. در زبان پهلوی از این ریشه واژه‌ی وستر (=بستر=wistar=bedding) را ساخته اند.

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

مصدر متعدی

[ویرایش]
  1. انداختن، دور کردن، افکندن.
  2. پیشنهاد کردن.
  3. نقاشی کردن.
  4. طرح اولیة چیزی را برداشتن.
  5. فروختن جنسی به زور به رعایا.
  6. گستردن، پهن کردن.

مصدر لازم

[ویرایش]
  1. کناره گرفتن از کا

ریشه

[ویرایش]

(اِم

صفت

[ویرایش]
  1. بیرون اندازی.

اسم

[ویرایش]
  1. نقاشی.
  2. صورت، پیکر.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
ایتالیایی

اسم

[ویرایش]

schizzo

disegno

اسم

[ویرایش]

progetto

انگلیسی
sketch