افتادن

از ویکی‌واژه

(اُ دَ) کندن

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

مصدر لازم[ویرایش]

  1. سقوط کردن.
  2. از پا درآمدن.
  3. روی دادن، واقع شدن.
  4. نصیب شدن، بدست آوردن. ؛~ با کسی سر و کار داشتن با کسی.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

فعل[ویرایش]

  1. کندن

برگردان‌ها[ویرایش]

ایتالیایی

فعل[ویرایش]

cadere

فعل[ویرایش]

precipitare

انگلیسی
tumble