ور
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(~.)
فارسی[ویرایش]
وَر :(war) در گویش گنابادی یعنی طرف ، جهت ، مسیر ور :wàr در گویش بروجنی یعنی کنار و پهلوی کسی یا چیری وِرْ :(wer) در گویش گنابادی یعنی پر حرفی ، حرافی
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
در ایران باستان در محاکمههای مبهم و مشکل دو طرف دعویی را مورد آزمایش (ور)
- قرار میدادند و آن دو گونه بودهاست:
- ور گرم (گذشتن از آتش)
ور سرد (خوردن سوگند)
- و آن آب آمیخته با گوگرد بودهاست که به متهم میخورانیدند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسی[ویرایش]
- بغل، پهلو.
- سینه.
- کمر.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(وَ)
- تختهای که در مکتبهای قدیم معلمان روی آن به شاگردان تعلیم میدادند، سب
(عا.)
- سخن بی معنی. ؛ شرُ ~حرف مفت، سخن بی معنی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(~.)
حرف[ویرایش]
- حرف شرط، مخفف و اگر.
- طرف، جانب.
- پسوندی است که به اسم میپیوندد و دارندگی را میرساند:بارور، تاج ور، کینه ور.
- پیشوندی است که بر سر افعال درآید به معنی بر: ورآمدن، ورافتادن.
- بر سر اسماء (ریشه و مصادر مرخم)
- درآید به معنی بر، به: ورانداز، ورش کست.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(~.)
- گرمی، حرارت.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
این سرواژه نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
قید[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(و)
آوایش[ویرایش]
- وَ
اسم[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- twiddle
- tradesman
- toy
- sidewards
- sideward
- scamp
- prattle
- paddle
- niggle
- meddle
- leaven
- jauk
- inflammable
- inactive
- hang around
- gobbledygook
- gobbledegook
- gibber
- garish
- fribble
- flaring
- ferment
- efficient
- babble
- atilt
- artificer
- alight
- aflame
- afire
- acock
- vedette
- tip
- tilt
- submers
- submergible
- submerge
- sidle
- sally
- putter
- plunge
- overwhelm
- inflammation
- inactivate
- immergence
- heel
- engulf
- dip
- deactivate
- canted
- calenture
- abyss
- abysm
- flash
- adrift
- souse
- recollect
- pore
- leeway
- goose