پرش به محتوا

ویشتاسپه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • پارسی باستان

آوایش

[ویرایش]
  • /ویشت/آسپه/

اسم خاص

[ویرایش]

ویشتاسپه

  1. ویشتاسپه فرزند آرشامه و پدر داریوش بزرگ که با گشتاسپ در شاهنامه مترادف است.[۱]
    در سنگ نبشته بیستون چنین آمده و احتمالا به زبان پارسی باستان است، شکل درست همه اصطلاحات گشت‌آسپ بوده؛ مؤسس سازمانی سوارکار یا سواره نظام جهت تجسس برای امری خاص، که همان مطیع ساختن همه اقوام، قبایل و کشورها به آیین زرتشت بود.

مترادف‌ها

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. البته قضیه گشتاسپه در شاهنامه کمی بلبشو است ولی آنچه از متن دقیقی پیداست زرتشت یا پیامبر دیگر، احتمالا خضر در زمان او ظاهر شده و گشتاسپ کاملا تحت فرمان و ارشادات او کشور را اداره می‌نماید.

منابع

[ویرایش]