نتایج جستجو

کَره پهلوی /کُرِه/---/کره (جمع کرات) کُره (ریاضی): سطح بسته‌ای که فاصله همه نقاط آن از یک نقطه ثابت درونی برابر باشد (ریاضی): حجمی که محدود به چنین سطحی...

عظیمه بر کرۀ آسمان که مرز دو نیمکرۀ شمالی و جنوبی آسمان را نشان می‏دهد و تصویر استوای زمین بر روی کرۀ آسمان است متـ . معدل‏النهار. «استوای آسمان» هم‌ارزِ...

و آشکارسازها] هریک از دو نقطۀ تقاطع محور چرخش زمین با کرۀ آسمان (celestial sphere). «قطب آسمان» هم‌ارزِ «celestial pole»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر...

که در امتداد آن، چشم کرة زمین را می‌بیند. آفاق فرهنگ لغت معین أفق را هم ببینید. افق محیط دایره ناتمام که در امتداد آن چشم شخصی کره زمین را می بیند. حد...

حوزه: [نجوم] دایرۀ عظیمه‌ای‏ بر روی کرۀ آسمان که از قطب شمال و جنوب آسمان و یک جِرم مشخص سماوی می‌گذرد. «دایرۀ ساعتی» هم‌ارزِ «hour circle»؛ منبع: گروه...

مساحتی از خاک که در آن کشت و زرع می‌کنند. خاک، کره زمین زمین و زمان کنایه از: همه جا و همه چیز. زمین را به آسمان دوختن کنایه از: دست به کار محال زدن و به قصد...

/آفاق/ آفاق افق‌ها. سرزمین‌ها. همه جای کره زمین. جمعِ افق. (مجاز): عالم ظاهر، جهان ماده. آفاق و انفس. کرانه‌های آسمان. (قدیم): اطراف، نواحی، دشت. فرهنگ بزرگ...

(~. تَ) کسی که کارش کندن، تراشیدن، صیقلی کردن و شکل دادن سنگ ه صورت فلکی کوچکی در آسمان نیم کرة جنوبی. فرهنگ لغت معین...

حوزه: [نجوم] نقطه‏ای در کرۀ آسمان که درست در بالای سر ناظر است. «سمت‏الرأس» هم‌ارزِ «zenith»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر دوم، فرهنگ...

عربی /آلة/النَقّاش/ آلة‌النقاش (نجوم): صورت فلکی کوچک‌ در نیم‌کره جنوبی آسمان در جنوب صورت فلکی نهر و ارئب است. عربی قلم سنگ‌تراش. اسکنه. فرهنگ بزرگ سخن...

حوزه: [نجوم] دایره‏ای فرضی بر روی کرۀ آسمان که مسیر حرکت ظاهری خورشید در طول سال است. «دایره‏البروج» هم‌ارزِ «ecliptic»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر...

حوزه: [نجوم] کمربندی فرضی بر کرۀ آسمان که شامل ۱۲ صورت فلکی است و دایره‏البروج از میان آن می‏گذرد. «منطقه‏البروج» هم‌ارزِ «zodiac»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

(سُ هِ) /* فارسی /* بَرَک ؛ ستاره‌ای از قدر اول در نیم کرة جنوبی آسمان در صورت فلکی «کشتی» یا «سفینه» که در آخر فصل گرما طلوع می‌کند و میوه‌ها در آن وقت...

حوزه: [نجوم] مثلثی در کرۀ آسمان که سه ضلع آن را کمان‌های دایرۀ عظیمه تشکیل می‌دهند. «مثلث نجومی» هم‌ارزِ «astronomical triangle»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی...

(عَ قْ رَ) عربی کژدم ؛ جِ عقارب. نام صورتی فلکی در نیم کرة جنوبی آسمان و نام هشتمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهری خود، آبان ماه در این...

حوزه: [نجوم‌ رصدی و آشکارسازها] موقعیت اجرام نجومی بر روی کرۀ آسمان که همۀ اَبیراهی‌های آن به‌جز اَبیراهی سیاره‌ای (planetary aberration) تصحیح شده باشد...

(لُ) فرانسوی کره‌ای بزرگ که پوشش آن از پارچه یا چرم غیرقابل نفوذ است و داخل آن را از گازهای سبک (سبک تر از هوا) پر کنند در نتیجه به آسمان صعود کند. فرهنگ...

مختصه‏ای که معادل سماوی طول جغرافیایی است و برای سنجش موقعیت اجرام در کرۀ آسمان به کار می‏رود و نسبت به نصف‏النهار مرجع که از قطب شمال و جنوب سماوی و...

تو بود گر کند/ شمشیر از صبح و سنان از شهاب (ناصرخسرو) شمشیر اوست آینه ٔ آسمان نمای / آن آینه که هست به رویش نشان آب (خاقانی) از کف شمشیر توست معتدل ارکان...