auf
ظاهر
آلمانی
[ویرایش]ریختهای جایگزین
[ویرایش]- auff (بیرواج)
- uf، uff (بیرواج یا گویشی)
ریشهشناسی
[ویرایش]از آلمانیِ بَرینِ میانه ūf، برگرفته از آلمانیِ برینِ باستان ūf، از سَرزبانِ ژرمنی *upp.
تلفّظ
[ویرایش]حرف اضافه
[ویرایش]auf
- (با برایی) بَر، رویِ، بَر رویِ (قرارگرفته بر رویِ)
- (با مفعولی) بالایِ، بر، روی، بر روی (رفتن به بالایِ)
- (با مفعولی) بر عهدهٔ، وظیفهٔ، به گردنِ (نشاندهندهٔ وظیفه و تعهّد)
- (با برایی) در، اندر، درونِ، تویِ، داخلِ؛ همراهِ اسمهای بهخصوصی به جایِ bei یا in به کار میرود.
- (با مفعولی) به، سویِ، به سویِ، به طرفِ؛ همراهِ اسمهای بهخصوصی به جای zu یا in استفاده میشود.
- (با نامِ یک زبان) به، به زبانِ، در، در زبانِ
- (زبانشناسی) مختوم به، پایان یافته به (دربارهٔ یک واژه: پایانیافته و مختوم به آوا یا هجا)
- (کهن یا گفتاری، منطقهای، آلمانِ شمالی و غربی) در (یک روز؛ معمولاً یک روزِ هفته)
- (با مفعولی) به مدّتِ، برایِ، طیِ، در طولِ، به درازایِ (در دورانِ تداومِ)
- (با مفعولی) به، برایِ، به نیّتِ، با هدفِ، به قصدِ، جهتِ، واسهٔ، به امیدِ (نشاندهندهٔ هدف، نیّت یا آرزو)
قید
[ویرایش]auf
- (اندکی غیرِرسمی) باز، گشوده
- (گفتاری) تمام، مصرفشده، خوردهشده
- (گفتاری) بیدار
میانانداز
[ویرایش]auf
- ادامه بده (همچنان ادامه بده، پیش برو)
- تلاشی بکن، کوششی بکن
پیشوند
[ویرایش]منبع
[ویرایش]- واژهنامه دوجلدی آلمانی به فارسی بروکهاوس