پرش به محتوا

انسان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

اِ

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

در فارسی به معنی مفرد یک تن از مردمان است که ریشه در زبان اوستایی دارد و از واژه اوستایی انیسان به معنی داستان فراموش شده گرفته شده است در عربی برگرفته شده از نسیان به معنی کسی که فراموش میکند و هم از واژه انس به معنی کسی که انس یافته است میباشد که اصل این واژه در فارسی از زبان اوستایی و در عربی از زبان آشوری میباشد

اسم

[ویرایش]
  1. مردم مفرد مردمان، آدمیزاد، آدمی، انس، بشر، آدم، ناس.
  2. (زیست‌شناسی) جانداری از راست پستانداران با ده انگشت کارساز، که روی دو پا راه می‌رود و به سبب داشتن مغز پیشرفته قادر به سخن گفتن و اندیشیدن است.
  3. شخص؛ فرد.

جمع

[ویرایش]
  1. انسانها و ناس و آناس.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه
  • انگلیسی:man

آناناس

صفت

[ویرایش]
  1. خوب و پایبند به اصول اخلاقی.

اسم خاص

[ویرایش]
  1. هفتاد‌وششمین سوره قرآن کریم، مدنی، دارای ۳۱ آیه؛ دهر؛ ابرار؛ هل‌اتی. بی ادب