فروهر

از ویکی‌واژه
فروهر نماد زرتشتیگری مقبره شاهان ماد

فارسی[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • پهلوی

آوایش[ویرایش]

  • /فَرْوَهَر/

اسم خاص[ویرایش]

فروهر

  1. در اوستا فَروَشی و در پارسی باستان فرورتی؛ پنجمین نیروی مینوی از نیروهای پنجگانه تشکیل دهنده انسان و به معنای پشتیبان و محافظ انسان و همه آفرینش نیک اهورامزدا[۱].
    فروهر بصورت اسم و فامیل نیز مسموع می‌شود، اما فروهر و فَرْوَهَر تلفظ یک اصطلاح بوده از دو زبان یا گویش مختلف.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

پانویس[ویرایش]

  1. فروهر (روح): هر موجودی پیش از خلقت مادی آن، در جهان مینوی وجود دارد و پس از خلقت مادی هر موجود فروهر آن از جهان مینوی فرود آمده و با آن همراه می‌شود. پس از مرگ هر موجود، فروهر آن دوباره به جهان فروهری باز می‌گردد.