نتایج جستجو
صفحهٔ «بی چیز» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- (نَ) بی چیز، تهی دست. بی چاره، بی سامان. ناتوان، درمانده. فرهنگ لغت معین...۲۳۷ بایت (۱۴ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۸
- (اِ ض ِ) عربی آن که در هیچ چیز نظم ندارد. بی عصمت، بی تربیت، بی نظم. فرهنگ لغت معین...۲۹۷ بایت (۱۹ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۷
- باعث رویاندن نباتات میشود، تراب. مملکت، کشور یا منطقه. گور، قبر، گورستان. چیز بی قدر. خاک بر سر شدن کنایه از: سخت بینوا شدن، دچار رویدادی بسیار غم انگیز...۳ کیلوبایت (۱۰۱ واژه) - ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۳۳
- (مِ) عربی تهیدست، بی چیز، مفلوک. فرهنگ لغت معین...۲۰۷ بایت (۹ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۲۷
- (~. قَ) (عا.) بی چیز، تهی دست. فرهنگ لغت معین...۱۸۳ بایت (۹ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۵۱
- فقیر، بی چیز. بی شرم، بی حیا. فرهنگ لغت معین...۱۶۹ بایت (۱۰ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۰۷
- فارسی /آش/غال/ آشغال هر چیز دور ریختنی، هر چیز بیارزش. خُرد و ریز. زباله. (توهینآمیز): آدم بی ارزش و پست. آشغال ممکن است در زبان معیار باستان بصورت...۲ کیلوبایت (۵۹ واژه) - ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۱
- اسم عام چون در صورت مفرد و در معنی جمع باشد: دسته، رمه. ؛~ بی مسمی نامی که معنی آن با چیز یا کسی که برای آن وضع شدهاست مطابق نباشد. ؛~ جنس اسمی است که...۶ کیلوبایت (۵۱۴ واژه) - ۵ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۲:۵۲
- (نَ رُ قِ) عربی کنایه از: چیز اندک و بی ارزش. فرهنگ لغت معین...۲۴۵ بایت (۱۴ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۶:۳۲
- (یَ) عربی کودک پدر مرده. هر چیز منحصر به فرد و بی همتا. فرهنگ لغت معین ایتالیایی orfano انگلیسی orphanage orphan asylum...۳۸۶ بایت (۲۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۰۰
- (عا.) فقیر، بی چیز. بی سر و پا، بی اصل و نسب، ولگرد. ؛ ~ آسمان جل فقیر عور بی سروسامان. فرهنگ لغت معین (عا.) گل نرم و بدون شن و ماسه که آن را سیل یا رودخانه...۹۰۸ بایت (۶۷ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۵
- بی - خبری، غفلت. فریب خورده. گستاخ، مغرور. فرهنگ لغت معین (غُ رَّ) عربی غرة پیشانی. ماه نو. برگزیده و پسندیده از هر چیز. بزرگ و مهتر قوم. اول هر چیز....۹۵۶ بایت (۵۹ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۰۳
- (اِ) عربی کاستن. بی چیز شدن. فرهنگ لغت معین...۲۴۱ بایت (۹ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۱۱
- (مَ دَ) بی چیز: بدبخت، مفلوک. فرهنگ لغت معین...۱۶۸ بایت (۹ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۹
- گنابادی است و معنی ان این است که بدون دخالت هیچ عامل خارجی ای صدا میدهد و از خودش مشکل دارد.کنایه از این است که مشکل اصلی خود آن چیز یا خود آن شخص است....۳۸۴ بایت (۴۵ واژه) - ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۸:۴۶
- (بِ رِ نِ) بی کفش. تهیدست، بی چیز. فرهنگ لغت معین ایتالیایی scalzo انگلیسی discalced barefooted barefoot...۳۴۰ بایت (۱۷ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۲۹
- کوی. فرهنگ لغت معین (س کَُ یا کِّ) عربی سکة پول فلزین. هر چیز خوب و با رون ~یک پول کنایه از: بی آبرو شده، مفتتوضیح فرهنگ لغت معین سکه پول فلزین که ضرب شده...۲ کیلوبایت (۹۱ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۰۸
- (خِ یا خَ تِ) بینوا، بی چیز. فرهنگ لغت معین...۱۶۵ بایت (۱۰ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۰:۵۶
- /آسمان/ریسمان/ آسمانریسمان حرفهای بی سر و ته، سخنهای بی فایده. آسمان از ریسمان ندانستن کنایه از: فرق نگذاشتن بین دو چیز کاملا متفاوت، قوه تشخیص نداشتن....۶۵۲ بایت (۳۴ واژه) - ۶ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۸
- باقی میماند. (عامیانه): هر چیز بیهوده و به درد نخور. بدجنس، ناتو، حقه باز. آدم بی ادب و گستاخ. از آن برای اشاره به چیز اسقاط و به درد نخور هم استفاده...۹۴۲ بایت (۵۰ واژه) - ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۷