پرش به محتوا

گرگین

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • [گ]

صفت مرکب

[ویرایش]
  1. کسی که بیماری گَر دارد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

ریشه‌شناسی ۲

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]

اسم خاص

[ویرایش]

گرگین

  1. ~ مشهور به گرگین‌میلاد یا فرزند میلاد از جنگجویان ایرانی در شاهنامه که در جنگ دوازده‌رخ حریف اندریمان بود و پیروز شد.
    به پیش اندرون توس و گودرز و گیو ..... چو رّهام و شاپور و گرگین نیو

واژه‌های مشتق‌شده

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]